دو اصطلاح بازاریابی و برند اغلب اشتباه گرفته می شوند یا به صورت مترادف استفاده می شوند. اگرچه آنها به هم مرتبط هستند، اما دو مفهوم کاملا متفاوت را توصیف می کنند.
بازاریابی تمامی مراحل برنامه ریزی، هماهنگی و کنترل بازار یا فعالیت های شرکتی مشتری مدار را شامل میشود
هدف بازاریابی ارائه محصولات و خدماتی است که نیازهای مشتریان (بالقوه) را در بازار برآورده کند و از این طریق شرکت را در دستیابی به اهداف یاری نماید ، بنابراین بازاریابی سطح عملیاتی است.
برند ، سطح استراتژیک بالادست اجرای عملیاتی را در بر می گیرد. مدیریت برند بر عهده رهبری شرکت و مدیریت عالی است. در اینجاست که تصمیمات استراتژیک برای دستیابی به برند قوی شفاف و پایدار اتخاذ می شود. این امر مستلزم ظاهر یکپارچه برند است که با هماهنگ کردن اقدامات فروش و بازاریابی و ایجاد ساختارهای ارتباطی داخلی منطبق با برند به دست می آید.
در نتیجه، وظیفه اصلی برند جهت گیری استراتژیک است، در حالی که بازاریابی مسئول اجرای عملیاتی آن جهت گیری است.
ما می‌توانیم مسئولیت‌های مختلف را با مثال قیمت‌گذاری برای محدوده محصول یا خدمات یک نام تجاری نشان دهیم: در حالی که مدیریت برند تعیین می‌کند که برند باید شامل چه گروهی از کالا ها باشد ، بازاریابی تعدیل‌های قیمت یا کمپین‌هایی را انجام می‌دهد.
همین امر در مورد فروش نیز صدق می کند: تصمیم گیری در مورد کانال های فروش و هماهنگ سازی برنامه ریزی اندازه گیری به عنوان بخشی از مدیریت برند انجام می شود. سپس بازاریابی اطلاعات و مواد تبلیغاتی را فراهم می کند یا رویدادها را سازماندهی می کند.
هنگامی که مسئولیت های مربوطه مدیریت برند و بازاریابی به وضوح برای افراد مسئول تعریف و مشخص شود، هر دو می توانند تیم قوی ای را تشکیل دهند که به طور قابل توجهی بر موفقیت یک برند و یک شرکت تأثیر می گذارد.
منبع:
مقاله: مدیران بازاریابی با کمک نام تجاری به رهبران مشترک تبدیل می شوند